صدای گام های تو ضربان زندگی من است با من راه بیا هنوز تشنه ی زنده بودنم

گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن

لذت مرگ نگاهی ست به پایین کردن

بیـن روح و بدن ات فاصله تعیین کردن

نقشه می ریخت مرا از تو جدا سازد "شک"

نتوانست،  بنا  کـــرد  بــــه  توهیـــن کردن

زیـــر بار غم تـو داشت کسـی له می شد

عشق بین همه برخاست به تحسین کردن

آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته ام

که نمانده است توانایی نفرین کردن

"با وفا" خواندم ات از عمد که تغییر کنی

گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن

"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست"

خط مزن نقش مرا مـوقـــع تمریــن کردن!

وزش باد شدید است و نخ ام محکم نیست!

اشتباه  است  مرا  دورتر  از  ایـــن  کردن




تشکر از همراهیتان امید وارم از این پست خوشتان آمده باشد

 مصطفی  مدیر سایت

(¯`v´¯)
`*.¸.*´ ?
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)?
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•.
(¯`v´¯)
.`·.¸.·´ ?
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸.·´ .·´ ¸
موافقین ۱ مخالفین ۰
Mostafa

یـــآدَت بـآشَـــد ...


matalebeziba.ir


یـــآدَت بـآشَـــد ...

دِلـَــت کــــﮧ شِکَـســـت...

سَــــرَت را بـــــآلا بـگـیـــرےتَـلافــــے نَکــُــטּ ...

فَـریــــــــآد نــَـــزَטּ ...

شَرمـگیـــــــטּ نَـبـــــآش ...!!

دِل ِ شِکَستـــﮧ گوشـه هآیــَـش تیــــز اَســــت...

مَبــــآدآ دِل و دَســـتِ آدَمـــے کــــﮧ روزے...

دِلــــدآرَت بــــود رآ زَخمــــے کُنـــے بــــﮧ کیــــטּ !!

مَبــــآدا کــــﮧ فَرامــــوش کُنــــے روزے شآدیــَــش آرِزویــــت بــُـود...

صَبــــور بــــآش و سـ ـ ـ ـآکــِــت ...






تشکر از همراهیتان امید وارم از این پست خوشتان آمده باشد

 مصطفی  مدیر سایت

(¯`v´¯)
`*.¸.*´ ?
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)?
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•.
(¯`v´¯)
.`·.¸.·´ ?
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸.·´ .·´ ¸
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mostafa

دیونه ای که از عشق حرف میزنه ...

پووووووووووف....

خاک نبسته ...کلا وبم به گل نشسته....خخخخ

سلام..

پرو امااااا....کلا نیستم نه...چه کنم..باور کنین اینقدر دلم میخواد بیام..اینقدر دلم اینجارو میخواد...نه که کلا نت نیاما..چرا بابا میام..ولی...ذهنم یاری نمیده برای داستانم...دلم میخواد گل گندمم عالی شه ولی هرچی مینویسم به دلم خودم اصلا نمیشینه...برای همین هی پاکش میکنم...الانم که اگه خدا قسمت کنه ترم اخرم..خیلی درسای سختم مونده...کلا خسته ام..پریشب باور کنین 10 شب رسیدم خونه...جسد بگین بهم راحت ترم به خدا...

چه میکنین رفیقای بامعرفت...خیلی بیمعرفتم...خیلی زیاد..الان که ازلحاظ روحیم بهم ریختم ولی... میدونین.. من یه عشقی تو قلبم دارم که قویم کرده دیگه...همچنین قوی وایسادم...سعی میکنم دیر بشکنم... دم اون عشق تو قلبم گرم به خدا...

با هومن من چه میکنین...نیستم هواشو دارین...چقدر دلم برای وب قبلیم هی تنگ میشه...12 نصف شب هر دوهفته یهبار پنج شنبه ها رو کی یادشه...چه شبایی بود...یادش بخیر..اون نسیم ورپریده انلاین بود اول همه نظر بده...چقدر میگشتم دنبال اهنگ به داستانم بخوره...واو...چشام پر اشک شد...دلم بد هوایی شد دوباره.. خدا از باعث و بانی بسته شدن وبم نگذره...چقدر دوسش داشتم....

1001 شبمو اوردم فعلا برای دانلود...بلی...فعلا اللحساب اینو داشته باشین ...قولشو داده بودم یه روزی.. خخخ..گفتم بذارمش دان کنین...خوندمش کلی غلط املایی دارم..نخندین بهم...بیسواد نبودمااا عجله ایی تایپ میکردم...به خودم بود بعضی جاهاشو عوض میکردم ولی خب...دلم نیومد توش دست ببرم...بخونینش... و یاد اون روزا رو بکنین...

سعی میکنم گل گندمو بنویسم...قول نمیدم دیگه...اگه تونستم تمومش کنم میامو همتونو خبر میکنمو مثل 1001 شب منظم میذارمش اگه نتونستم که...هیچی دیگه نتونستم...خخخ

خیلی دوستون دارم..بااینکه نیستم ولی خیلی دوستون دارم..مراقب خوبی هاتون باشین

 






تشکر از همراهیتان امید وارم از این پست خوشتان آمده باشد

 مصطفی  مدیر سایت

(¯`v´¯)
`*.¸.*´ ?
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)?
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•.
(¯`v´¯)
.`·.¸.·´ ?
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸.·´ .·´ ¸


موافقین ۱ مخالفین ۰
Mostafa